گاه نوشت

از یک خیال دور، از یک ذهن درگیر

گاه نوشت

از یک خیال دور، از یک ذهن درگیر

خواب


همه خواب می بینند، ما هم خواب می بینیم! اما این کجا و آن کجا! تازگی خواب دیدم توی جهنم بودم، البته رفته بودم بازدید!!! یه جای کثیف و دخمه مانند با راهروها و اتاق های تو در تو، از سنگ و سرد و نمناک مثل سیاهچال های قرون وسطی. و انواع مجازات های دلخراش و بعضا مشمئز کننده!!! و با یک نفر راهنما رفته بودم که کنارم راه می رفت و من که چیزی به پا نداشتم اما بالاتر از سطح زمین راه می رفتم؛ کلا حس خوبی نبود. یک بار هم نشد خواب بهشت ببینیم! اگرچه که روی زمین فرشته هایی هستند که صد بهشت، یک تار مویشان هم نمیشه، نیازی به خواب بهشت نیست...

مرغ باغ ملکوتم...


مرغ باغ ملکوتم، نِیَم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم...

در باب ...

در سیره ابی عبدالله نکات برجسته ایست که برای ما  راهکار رهایی بخش میدهد. حضرت پس از دریافت نامه ای کوفیان برای بررسی دقیق تر اوضاع از نزدیک ، جناب مسلم بن عقیل را فرستادند برای بررسی کوفه. در این مسیر طوفان شن شد و هر دو همراه  مسلم بن عقیل از دنیا رفتند . ایشان برای ابی عبدالله نامه نوشتند و عرض کردند ”به نظرم این مرگها نشانه بدیست برای این سفر و کسی دیگر را بفرستید شاید خوش فال باشد” . حضرت در پاسخش فرمودند که اهل بیت به این شیوه کارهایشان را نمی کنند و وظیفه خود را به اتمام برسانید. یعنی شیوه تربیتی امام حسین مبتنی بر وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری بوده است نه پنهان شدن پشت دیوارهای غیبی و خرافی و ...


_____________________

منبع: سایت دکتر شیری/ استخاره و قایم شدن پشت مفاهیمی از این دست

رنگین کمان...


خیلی وقته رنگین کمان ندیدم...