گاه نوشت

از یک خیال دور، از یک ذهن درگیر

گاه نوشت

از یک خیال دور، از یک ذهن درگیر

الان، اینجا...

نشسته ام سر جلسه امتحان، خوشبختانه دانشجوها سوال چندانی نمی پرسند و تا الان چندتا کار مفید انجام دادم. اولی پاسخ به پیام یار مهربان بود. دومی غیرفعال کردن شناسه فیـس بـوک بود که خیلی وقته عملا غیر فعاله و بهش سر نمی زنم فقط هرگاه توی فید ببینم که دلدار نوشته ای منتشر کرده، میرم و می خونمش و اگر شرایط مهیا بود لایک می زنم اگرچه که همه نوشته های زیباش سزاوار هزاران تشویق و دوست داشتن هست اما این محیط شبکه اجتماعی محیط مناسبی نیست و ... خلاصه غیرفعالش کردم، شرط می بندم که هیچ کسی حتی متوجه هم نشه! الان اگر فرصتی باشه، یکی دوهفته یکبار سری به پلاس می زنم. اونجا چون وارث فضای "گودر" قدیم هست نوشته های مفیدی به اشتراک گذاشته میشه اگرچه که گاهی هم فضا زیادی لوس میشه! سعی می کنم نوشته ها و عکس های جالبی که می بینم را دوباره به اشتراک بذارم. کلا در اونجا آدم ها کمتر از خودشون و فضای خصوصی خودشون می نویسند و بیشتر مطالب عمومی و آموزنده و ... به اشتراک گذاشته میشه.

فعلا تنها به وبلاگ دلدار را دایما سر می زنم؛ وبلاگ های خودم را هر وقت حسش باشه به روز می کنم و اگر حوصله کنم گاهی چند سایت خبری و وبلاگ را از درون "گوگل ریدر" می خونم...

الان هم باید چندتا ایمیل بفرستم به این شرکت های خارجی اگر بشه کمی ازشون اطلاعات بکشم بیرون، متسافانه خیلی بد جواب میدن و فکر کنم نهایتا باید دست به دامن تلفن بشم و دیگه تلفنی بندازمشون توی رودربایستی که جواب بدن. یه بار قبلا این کار را کردم، جواب داده و حتی خرید هم را انجام دادم!

راستی اینترنت را هم از موبایل می گیرم که برای مسافرت شارژ کرده بودم و تا یک هفته دیگه باقی است. و راستی از مسافرت برگشتم و اگرچه خیلی غمناک بود و ... هنوز زنده ام...